با توجه به اینکه هر 6 نفر در بیشتر صحنههای فیلم حضور دارند و برخی کنشمندترند، این خطر محتمل بود که بازی برخی بازیگران برجستهتر بهنظر آید و نقش دیگران را کمرنگتر کند اما در سعادتآباد دستکم از این نظر بازیها بهخوبی طراحی و اداره شده است.
لیلا حاتمی (یاسی) بازیگری است که معمولا نقش شخصیتهای کمی درونگراتر را بازی میکند. بخش زیادی از انتقال حس نقش در لیلا حاتمی در چشمها و نوع نگاههای اوست که اغلب متفکر است و در حالی که انگار غرق در خاطره یا فکری توأم با رنج است، خوددارانه ظاهرش را آرام نگه میدارد، اما سنگینی آن درد یا رنج حرکات او را بهخصوص در راه رفتن یا استفاده از دستها هنگام صحبتکردن، کند و سنگین میکند. این کندی و سنگینی در کنار حرکات نسبتا چابک او هنگام آشپزی پرسپکتیوی ایجاد میکند که به کنشهای او تعادل میبخشد. آشپزی انگار برای او همزمان هم مخدری است که از دنیای بیرون منفکش میکند و هم نیروزایی است که به افعال او چالاکی میبخشد. چون نوع نشانهگذاری اثر به صورتی است که از آغاز یاسی در جایگاه شخصیت اول شناسانده میشود، دوربین در بسیاری از لحظات او را با این نوع نقشآفرینی که ذکرش گذشت، در کادر میگیرد.
حامد بهداد(محسن) برعکس، نوع بازیهایش اغلب همراه با انرژی و کنشهای پیدرپی و شدید است. شیوه بیان او نیز به گونهای است که گویی واژهها را به سوی مخاطبش شلیک میکند. محسن نیز در این اثر شخصیتی پرانرژی است. او در آغاز ورود به فیلم خسته از سرکار آمده و کمانرژی است اما هرچه از شب میگذرد تحرکش بیشتر میشود و کمکم تبدیل میشود به یکی از پرتحرکترین شخصیتهای فیلم. البته نقش او دیگران را محو نکرده است زیرا از جایی به بعد که تحرک او بیشتر شده ما به صورت گذرا او را در قاب میبینیم و بیشتر صدایش را میشنویم و دوربین بیشتر ماجرای علی و تأثیرات متقابل آن را بر دیگران دنبال میکند.
مهناز افشار(لاله) در آغاز، با نقش پرتحرکتری در قیاس با لیلا حاتمی، در خندهها و شوخیها نقش مهمی دارد اما هرچه تنش میان او و علی شدیدتر میشود، او آرامتر و منفعلتر نشان میدهد. در مقابل امیر آقایی (علی) در یکسوم فیلم آرام است و گرچه در قاب حضور کمی ندارد، چون کنش زیادی از او دیده نمیشود بازیاش پوشاننده دیگران نیست. با بالاگرفتن تنش میان او و لاله تحرک او بیشتر میشود اما همزمان چون دیگران هم از ماجرا باخبرشدهاند حضور آنها در قاب و دیالوگ و تعاملشان با یکدیگر سبب میشود که تنها بازی فرد خاصی دیده نشود.
حسین یاری(بهرام) در مقایسه با هنگامه قاضیانی(تهمینه) کنشهای بیشتری دارد و در بسیاری از صحنهها دیده میشود اما حضور کمتر هنگامه قاضیانی با بازی سنگین و عصبی او که هنگام ظاهرشدن در قاب کاملا به چشم میآید، جبران شده است.